رهش کتابی که برخی آن را تا قله قاف بالا می برند و برخی (البته به تعداد انگشتان دست) آن را یک تسویه حساب ی می دانند نه بیشتر جایی یکی از نویسندگان یک سایت خبری آن را ضعیف ترین اثر امیرخانی می خواند و اصلا داستان نمی نامدش و جایی دیگر داستان نویس زبده ای مانند محمدرضا بایرامی آن را یک کتاب ویژه و خاص می داند اما به نظر هیچ کدام از نگاه یک مخاطب با کتاب برخورد نکرده اند. همان مخاطبی که محمد رضا بایرامی از عامه پسند بودنش انتقاد می کند اما مخاطب است دیگر چه عامه پسند چه غیر عامه پسند!
احساس می کنم این نوع نگرش در نقدهاست که مردم را به خواندن نقد ها ترغیب می کند و برای آن ها مفید و فایده مند واقع می شود
البته نقد آقای بایرامی نویسنده قوی کشورمان هم در زاویه دید خودش جالب و خواندنی است اما احساس می کنم نقد یک تئورسین اجتماعی یا ی است تا یک نویسنده(برای خواندن نقد آقای بایرامی آدرس mshrgh.ir/839570 را در مرورگر خود وارد کنید)
و باز صد البته نقد مخالفان اثر امیرخانی هم مانند مهدی خانعلی زاده(https://b2n.ir/naqd1) یک نقد ی است نه نقدی که از دید یک مخاطب معمولی و مفید فایده برای او باشد
سعی می کنم با کمترین واژه ها نقدی مفید فایده برای مخاطب ارائه دهم بنابرین ادامه مطلب را از دست ندهید (هرچند دوسال از انتشار اثر می گذرد اما ان شاء الله مفید فایده خواهد بود)
ادامه مطلب
درباره این سایت